کشاورزی در دنیای متاورس!
“در متاورس بکار، در دنیای واقعی درو کن.”
شاید خواندن یا شنیدن این عبارت هنوز کمی عجیب، فراواقعگرایانه و مضحک به نظر برسد، اما در آیندهای که ظاهراً از آنچه فکر میکنیم خیلی به ما نزدیکتر است، احتمالاً خیلی از کارها را در “فراجهان” یا همان متاورس (metaverse) که یک نسخه مجازی از دنیای ماست انجام میدهیم و بازخورد آن را در دنیای واقعی دریافت میکنیم. اجازه بدهید ابتدا کمی به سرمنشاء این موضوع بپردازیم:
من را با اسم جدیدم “مِتا” صدا کنید.
اخیراً شرکت پرآوازهی فیس بوک اعلام کرد که از این به بعد باید آن را مِتا (Meta) بنامیم و به این تغییر نام عادت کنیم؛ جدا از اینکه این اقدام تا چه حد به این غول حوزه تکنولوژی و ارتباطات کمک میکند تا جنجالهایی را که در سالهای اخیر پشت سر گذاشته است (جاسوسی، اخبار جعلی، دستکاری و فریب افکار عمومی و …) به فراموشی بسپارد، هدف اصلی این است که چشمانداز خود را در برابر دهههای پیش رو با ما به اشتراک بگذارد: مِتاورس یا جهانی فراتر از جهان کنونی!
متاورس همان اینترنت است، با این تفاوت که ما در آن (داخل آن) گذران زندگی خواهیم کرد: در آن کار میکنیم، تفریح میکنیم، یاد میگیریم، چیزهای جدید خلق میکنیم و رویاهایمان را به واقعیت (باز هم از نوع مجازی آن!) در میآوریم. در متاورس، هر چیزی امکانپذیر خواهد بود: انجام هر کاری، دیدن هر چیزی، سفر به هر گوشهای از جهان در هر لحظه که اراده کنید؛ و البته، پرداختن به هر حرفهای. دنیای متاورس تنها محصول کمپانی متا (یا همان فیس بوک سابق) نخواهد بود، بلکه حاصل تلاش مشترک تمام ابرکمپانیها و شرکتهای اثرگذاری خواهد بود که به نوعی در خلق این دنیای جدید مشارکت خواهند کرد: مایکروسافت، اپل، دیزنی، بیت کوین، روبلاکس، انویدیا و …
صبح بخیر، متاورس!
خب، این متاورس که این روزها همه از آن دم میزنند چگونه قرار است دوره جدیدی از زندگی ما انسانها باشد؟ بگذارید با یک مثال ملموس به سراغ آن برویم: یک روز عادی از زندگی یک کشاورز.
ساعت ۶ صبح است و آقا محسن که یک کشاورز است مثل هر روز این ساعت از خواب بلند میشود. زنگ هشدار ساعتش را (تصویر سه بعدی یک خروس که آواز صبحگاهی سر میدهد) خاموش میکند. بعد از اینکه آبی به صورتش زد، به آشپزخانه میرود تا با یک استکان چای، روز خود را آغاز کند. دختر بزرگش هم به آشپزخانه میآید، سلام میکند، لقمهای صبحانه میخورد و برای رفتن به دانشکده در متاورس از پدر خداحافظی میکند! او بدون اینکه از خانه خارج شود، به دانشکده منابع طبیعی در دانشگاه دولتی یزد میرود. دختر جوان هدست واقعیت مجازی خود را روی سرش میگذارد و در نقش آواتار خودش، که یک کپی عین به عین از او است غوطهور میشود. او لباسی که قرار است شخصیتش در این دنیای مجازی بر تن داشته باشد را انتخاب میکند و به کلاس درس میرود. دختر آقا محسن در رشته مدیریت و کنترل بیابان در مقطع ارشد تحصیل میکند و استاد راهنمای او، جناب آقای محمدپور (بهتر است بگوییم: آواتار این استاد گرانقدر) است.
فرشاد، پسر محسن، نیم ساعت دیرتر از دیگران از خواب بیدار میشود. زنگ هشدار ساعت او تصویر هنرمند مورد علاقهاش است که هر روز رأس ساعت ۶:۳۰ صدایش بلند میشود: “صبح بخیر خوشتیپ! امروز قراره بهترین روز تو باشه!”. فرشاد مثل خواهرش علاقهای به رفتن به دانشگاه ندارد، در نتیجه خرید و فروش آثار هنری دیجیتال و املاک مجازی را بهعنوان شغل تماموقت خود انتخاب کرده است. امروز او قرار است در متاورس با یک هیئت سرمایهگذار اسپانیایی در خصوص واگذاری یک واحد تجاری در حوالی شهر دیجیتالی اردکان ملاقات داشته باشد، پس هدست واقعیت مجازیاش را روی سرش میگذارد، مترجم همزمان فارسی/اسپانیایی را روشن میکند و به متاورس میرود تا جلسه را آغاز کند.
لیلا، همسر محسن، پس از اینکه در دنیای واقعی برای همه صبحانه آماده کرد، هدست واقعی مجازیاش را روی سرش میگذارد تا بلافاصله در کلاس عمومی ورزش ظاهر شود. او دو ماه است که در این کلاسها ثبت نام کرده و از آنجایی که تلاش و اراده خوبی دارد، در همین مدت کم توانسته است چند کیلو وزن (هم در دنیای واقعی و هم به عنوان آواتار مجازیاش) کم کند.
خود محسن خان تنها کسی است که برای انجام کارهایش ناچار است از خانه خارج شود، بهرحال او یک کشاورز است! سوار وانت جدیدش (که از قضا، الکتریک و هوشمند است) میشود تا سیستم رانندگی خودکار، او را ببرد سر زمین. در راه، هدست واقعیت مجازیاش را روی سرش میگذارد تا همینطور که به سمت مزرعه میرود، در متاورس با تأمینکننده کود مزرعهاش صحبت کند. او ناگهان در یک دفتر دیجیتالی در مقابل فروشنده نهاده قرار میگیرد. آنها با هم در مورد برداشت فصل قبل و پیشبینی عملکرد زمین در فصل آینده صحبت میکنند و با مقایسه دادههایی که سامانه کشتیار (نسخه احتمالی آن در دنیای متاورس) در اختیارشان قرار داده است، برای قرارداد تأمین نهادههای کشاورزی به توافق میرسند. سپس از هم خداحافظی میکنند، محسن هدست واقعیت مجازی را برمیدارد و میبیند که به مزرعه رسیده است.
رفت و برگشت در متاورس
تا پایان روز، کشاورز بارها برای انجام امور مختلف به متاورس سفر میکند و مجدداً به دنیای واقعی برمیگردد. پیش از ظهر با گذاشتن هدست واقعیت مجازی، به دفتر مجازی یک شرکت بذر در استان سمنان سری میزند تا نوع بذری که قرار است در کشت جدید به کار بگیرد را بر اساس نمایش دیجیتالی شبیهسازی شده از مراحل رشد محصول انتخاب کند، سر ظهر دوباره هدست را روی سرش میگذارد تا در کثری از ثانیه به یکی از رستورانهای خوب شهر برود و با مشاهده تصویر سه بعدی غذاهای موجود در منوی رستوران، ناهار امروزش را سفارش بدهد. حوالی ساعت ۵ عصر، طبق برنامه قبلی به دفتر یک تیم تجاری واقع در یکی از شهرهای ایتالیا (در متاورس!) میرود تا پیرو صحبتهای انجام شده، بحث صادرات محصولاتش را به نتیجه برساند. در پایان روز نیز همینطور که داخل خودرو نشسته تا به صورت اتوماتیک به خانه برگردد، در متاورس خودش را به تماشای نزدیک یک منظره زیبا از سواحل گرم استوایی دعوت میکند.
باید منتظر چه اتفاقات خارقالعادهای در این دنیای جدید باشیم؟
ممکن است کسی هنوز دقیق نداند، اما چیزی که واضح است این است که متاورس یا همان فراجهان، در آینده نزدیک سهم قابل توجهی در زندگی روزمره ما خواهد داشت و فرصتی را پدید میآورد که بسیاری از محدودیتهای زمانی و مکانی دنیای واقعی را پشت سر بگذاریم و غیرممکنها را عملی کنیم. متاورس پر از تجربههای جدید خواهد بود، پس بهتر است خودمان را برای ورود به این دنیای جدید آماده کنیم.
فرهاد برازنده
5 بهمن 1400سلام و خسته نباشید خدمت مهندسان خوش آتیه و جوان، از مطالب جذاب و ارزنده تون استفاده کردم و سپاس؛ ممنون میشم راجب چشم انداز تیم تون در آینده کشاورزی و همچنین ماموریت سازمانی شما بیشتر بدونم.
تینا حسنولی
19 بهمن 1400با سلام و وقتبخیر خدمت شما دوست گرامی؛ ممنون از حسن توجه شما. تصویر بزرگی که ما در مقابل خودمون میبینیم تصویری سبز از زمینه. ما هر روز سیاره زمینی رو تصور میکنیم که تونسته قدرت از دست رفتهاش رو بازیابی کنه و در حالی که به پایداری رسیده، مثل همیشه منابع طبیعی خودش رو سخاوتمندانه در اختیار همه ساکنانش قرار بده. چشمانداز ما جهانیه که در اون ما انسانها، در هماهنگی بهتری با طبیعت زندگی میکنیم.
ما کشتیاریها در این راه، مأموریت خودمون رو به این شکل تعریف میکنیم: ارائه روشهای نوآورانهای که دقت رو در کشاورزی به ارمغان میارن، تا کشاورزی برای کشاورزان کارآمدتر و راحتتر و از نظر زیستمحیطی هم پایدارتر بشه.